آشنايي با مفهوم بيابان زايي و بيابان زدايي

نویسنده : محمدرضاسعيدافخم شعرا

در اين مقاله پديده‌ي بيابان‌زايي، اثرات و پيامدهاي گسترش بيابان‌ها و الويت‌هاي اصلاحي براي مبارزه با اين پديده مورد بررسي قرار مي‌گيرد. مناطق بياباني سطح وسيعي از کره‌ي زمين را به خود اختصاص داده‌اند. توضيح چند واژه و مطلب به ما کمک مي کند که تصور بهتري نسبت به اين اكوسيستم و پديده‌هاي آن پيدا کنيم.

بيابان يا Desert :

بيابان يک بيوم (سرزمين) يا يک‌نوع اکوسيستم است که به‌طور طبيعي در زمره‌ي بيوم‌هاي کلان کره‌ي زمين به شمار مي‌آيد. اين بيوم در كنار ساير بيوم‌ها همانند جنگل‌هاي مناطق حاره، بيوم جنگل‌هاي معتدله، بيوم علفزار و بيوم بوته زار قرار دارد.
بيابان‌زايي يا Desertification:
بيابان‌زايي يا بياباني شدن پديده‌اي است که در اثر عملکرد نادرست انسان در طبيعت پديد مي‌آيد. بيابان‌زايي يکي از شيوه هاي تخريب خاک در مناطق خشک، نيمه خشک و کم رطوبت است که بر اثر عوامل مختلف از جمله تغيير آب و هوا و فعاليت هاي انساني حادث مي شود، شايان ذكر است، اين پديده يک ششم جمعيت جهان، 70% اراضي خشک که بيش از 6/3 ميليارد هکتار مي شود و هم‌چنين يک چهارم مساحت جهان را تحت تاثير اثرات منفي خود قرار مي دهد. از اعمالي که منجر به بيابان زايي مي شود مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
1. بهره برداري نادرست از زمين‌هاي کشاورزي
2. استفاده‌ي افراطي از کود و سموم شيميايي
3. شخم اراضي در جهت شيب
4. بهره برداري بي‌رويه از سفره‌هاي آب زيرزميني که منجر به شوري آب و درنهايت شوري خاک مي شود
5. چراي مفرط و بيش از ظرفيت از مراتع
6. بهره برداري‌هاي بي‌رويه از جنگل‌ها و جنگل‌تراشي
7. تبديل نابه‌خردانه‌ي اراضي منابع ملي به کشاورزي، ويلاسازي و ...
موارد نام برده از جمله عملکرد سوء انسان است که منجر به پديده بيابان‌زايي شده است.

بيابانزدايي:

ترجمه‌ي واژه‌ي Non-Desertification به معني بياباني نشدن و يا جلوگيري از بياباني شدن است. در توضيح بيابان‌زدايي بيان اين نکته حائز اهميت است که منظور از بيابان زدايي، زدودن و از بين بردن بيوم بيابان نيست، چراکه اين بيوم همانند ساير بيوم‌هاي طبيعي حاصل فعل وانفعالات پديده هاي اکولوژيکي است و شايد انسان هرگز قادر نباشد که آن را از مجموعه‌ي بيوم‌هاي کره زمين حذف کند. درواقع آن‌چه که مورد نظر واژه بيابان‌زدايي است، جلوگيري از بياباني شدن زمين‌هايي است که در اثر اعمال مخرب انسان در معرض بياباني شدن قرار دارند.

اثرات و پيامدها

بارزترين آثار بيابان‌زايي علاوه بر فقر گسترده، تخريب بالغ بر 3/3 ميليارد هکتار از مراتع جهان است که 73درصد تمامي مراتع را تشکيل داده و ظرفيت و قابليت بسيار بالايي براي انسان و دام دارد.
کاهش حاصل‌خيزي خاک و افت ساختار آن دربيش از 47درصد مناطق خشک، شامل زمين‌هاي ديم وابسته به باران و تخريب زمين‌هاي زيرکشت آبي که بيش از 30درصد مناطق پرجمعيت سرزمين‌هاي خشک را دربرمي گيرد از ديگر صدمات بيابان‌زايي است. ايران با داشتن دو کوير بزرگ و برخي چاله‌هاي داخلي توان بالايي براي بياباني شدن دارد. اين پتانسيل با اعمال مخرب نسبت به طبيعت در 50سال اخير همواره در حال افزايش است.
براساس آمارهاي اظهارشده در مجامع منابع طبيعي کشور هر ساله يک ميليون هکتاراز اراضي قابل استفاده کشور از منظرانتفاع از بين مي‌روند که اين به معناي افزايش روند بياباني شدن اراضي کشور است. نابودي پوشش گياهي جنگلي و مرتعي و بي‌دفاع گذاشتن خاک در مواجهه با سيلاب و باد منجر به افزايش شديد فرسايش آبي و بادي در کشور شده است. افزايش سيل‌هاي مخرب و طوفان‌هاي شديد حاصل شيوه‌هاي نادرست بهره برداري از طبيعت است، که خود نيز نابساماني‌ها و درماندگي‌هاي اجتماعي اقتصادي و اکولوژيکي ديگري را به‌دنبال دارد.

اولويت‌هاي اصلاحي

اولويت مبارزه با اين پديده، پيش‌گيري از تخريب زمين‌هايي است که هنوز به‌طوركامل تخريب نشده‌اند و يا ميزان تخريب در آن‌ها کم است، اين درحالي‌ست كه، براي اراضي تخريب شده نيز بايد برنامه‌هاي اصلاحي درنظر گرفت. گرچه هرساله متوليان و مجريان منابع طبيعي تلاش و هزينه‌ي زيادي براي حفظ و نگهداري اراضي جنگلي و مرتعي و حوزه‌هاي آبخيز اعمال مي‌كنند، اما چون اين تلاش‌ها به عزم و اراده‌ي ملي و همگاني تبديل نشده، همواره سرعت تخريب منابع طبيعي بيش از تلاش‌هاي صورت گرفته براي اصلاح و سازندگي بوده است. ضمن اينکه نقايص قانوني و حقوقي در زمينه‌ي برخورد با متجاوزان، متخلفان و تعدي‌گران به منابع طبيعي روند تخريب و از دست رقتن اين منابع را تشديد کرده است.
به نظر کارشناسان بين المللي لحاظ كردن موارد زير در برنامه‌اي ميان مدت و درازمدت مي تواند تا حد زيادي به بهبود فعاليت‌هاي مديريت بيابان بي‌انجامد.
1: تقويت زمينه‌هاي آگاهي و توسعه‌ي اطلاعات و نظام‌هاي مراقبتي براي مناطق در معرض بيابان‌زايي و خشکسالي، از جمله ابعاد اقتصادي و اجتماعي اين اکوسيستم‌ها. 2: مبارزه با تخريب زمين از طريق حفاظت خاک، جنگل کاري و احياي جنگل‌ها و مراتع.
3: توسعه و تحکيم برنامه‌هاي توسعه‌اي هماهنگ براي محو فقر و ارتقاء سطح زندگي به شيوه اي بهتر در مناطق در معرض بيابان زايي.
4: توسعه‌ي برنامه‌هاي همه جانبه‌ي بيابان زدايي و لحاظ كردن آن‌ها در طرح‌ها و برنامه‌هاي توسعه‌ي ملي و طرح‌هاي ملي زيست محيطي.
5: توسعه‌ي برنامه‌هاي همه جانبه‌ي جبراني و بسيجي براي مقابله با خشکسالي، از جمله ترتيبات خودياري براي مناطق درمعرض خشکسالي و طراحي برنامه‌هاي مربوط به آوارگان زيست محيطي.
6: تشويق و ارتقاء سطح تشريک مساعي عمومي و آموزش زيست محيطي با تمرکز بر کنترل بيابان‌زايي و مديريت آثار خشکسالي.
منبع: http://www.frw.org.ir